قلعه گردکوه دامغان
قلعه گردکوه دامغان در غرب دامغان و در نزدیکی روستای قدرت آباد واقع شده است. فاصله این قلعه تا روستا ۸ کیلومتر و تا دامغان حدود ۱۵ کیلومتر می باشد دیواره های این قلعه از جنس سنگ و گچ می باشد که آنرا احاطه کرده اند. این قلعه دارای سه آب انبار مسقف می باشد که در قسمت جنوبی دژ واقع شده و هر سه به هم راه دارند آب آنها از چشمه پیخار به وسیله جویی که قبلاً وجود داشته تامین می شده است. گردکوه به شکل گنبد می باشد و احتمالاً به همین خاطر آن را بدین نام نامیده اند. این قلعه در شاهنامه فردوسی با نام دژ گنبدان آمده است و شاعر در چندین مورد بدان اشاره کرده است، از آن جمله آمده است که اسفندیار فرزند گشتاسپ مدتی به فرمان پدرش در این قلعه زندانی بوده است:
بردندش از پیش فرخ پدر سوی گنبدان دژ پر از خاک و سر
شهرت گردکوه بیشتر به دوران اسماعیلیه بر می گردد. به زمانی که حسن صباح و فدائیان بی باکش با کاردهای زهر آلودشان وحشت به جان تمامی حکام و فئودالهای سلجوقی انداخته بودند. در آن دوره فردی به نام رئیس مظفر حاکم دامغان بود وی دعوت حسن صباح را پذیرفت و از آنجا که فرد ثروتمندی بود قلعه الموت را به مبلغ سه هزار دینار خرید و به حسن صباح داد او همچنین نامه ای به برکیارق پادشاه سلجوقی نوشته و از او خواست که قلعه گردکوه را به او ببخشد شاه سلجوقی نیز موافقت کرد و قلعه را به وی داد. رئیس مظفر در راه آبادی این قلعه تلاش زیادی کرد و تمامی ثروت خود را در این راه خرج کرد. وی قلعه را کانون تبلیغ فرقه اسماعیلیه کرده بود و هیچ کمکی را از آنها دریغ نمی کرد.
هنگامی که در سال ۵۰۰ ه.ق قلعه الموت به وسیله ارتش سلجوقی محاصره شده بود، حسن صباح کودکان و فرزندان خود را به گردکوه نزد رئیس مظفر فرستاد تا از آنها مراقبت کند. رئیس مظفر ۴۰ سال در گردکوه زندگی کرد و خدمات زیادی برای حسن صباح انجام داد. با ظهور فتنه شوم مغول گردکوه وارد مرحله تازه ای شد. پس از حمله هلاکو به ایران بسیاری از قلعه های اسماعیلیه به خاطر خیانت خورشاه آخرین حاکم اسماعیلیان یکی پس از دیگری فرو ریختند. ولی اسماعیلیان گردکوه تسلیم مغولان نشدند و علاء الدین محمد حاکم دژ مردانه در برابر لشکر مغول ایستاد و در یک شبیخون در سال ۶۵۱ ه.ق ۱۰۰ نفر از مغولان را کشت.
این قلعه مدت بیست سال در محاصره مغولان بوده تا اینکه در زمان آباقا خان این دژ سقوط کرد و تمامی ساکنان آن کشته شدند و دژ کاملاً ویران گردید. این دژ حدود دویست سال در تصرف اسماعیلیه بود و آخرین قلعه ای بود که سقوط کرد. پس از سقوط اسماعیلیه گردکوه به دست حکام مغول افتاد در سال ۷۸۶ ه.ق فردی به نام امیر ولی در یک درگیری با سپاه تیمور لنگ، گردکوه را از تیموریان گرفت و جزء قلمرو خود قرار داد. ولی اندکی بعد در استرآباد از لشکر تیمور شکست خورده و زن و فرزندانش را به گردکوه آورد و خود فرار کرد.
–
از سال ۸۰۰ ه.ق قلعه رو به ویرانی نهاده و اهمیت خود را از دست داده است.
[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row][vc_row type=”in_container” scene_position=”center” text_color=”dark” text_align=”left” overlay_strength=”0.3″][vc_column column_padding=”no-extra-padding” column_padding_position=”all” background_color_opacity=”1″ background_hover_color_opacity=”1″ width=”1/1″][/vc_column][/vc_row][vc_row type=”in_container” scene_position=”center” text_color=”dark” text_align=”left” overlay_strength=”0.3″][vc_column column_padding=”no-extra-padding” column_padding_position=”all” background_color_opacity=”1″ background_hover_color_opacity=”1″ width=”1/1″][/vc_column][/vc_row][vc_row type=”in_container” scene_position=”center” text_color=”dark” text_align=”left” overlay_strength=”0.3″][vc_column column_padding=”no-extra-padding” column_padding_position=”all” background_color_opacity=”1″ background_hover_color_opacity=”1″ width=”1/1″][/vc_column][/vc_row]